محل نزاع اصطلاحي است که علماء در تحرير بحث ها بکار مي برند و آن يعني
محل بحث بايد مشخص باشد و اموري که ربطي به بحث ندارد ،خوداري شود تا موضوع
به طور شفاف تبين شود.
محل نزاع امام با شاه در يک جمله حلاصه مي شد ، آن نحوه اداره کشور بود .
چون ماهيت اين دو ديدگاه با هم ضد و در واقع مخالف هم بود، نمي توانستند
با هم کنار بيايند.
امام ره قائل به ولايت فقيه بود که در خط و جناح امامت است يعنى پيشوايي
معنوى و پيوند عاطفى و اعتقادى با مردم. اما شاه مجري حکومت سلطنتي بود؛
يعنى حكومت با زور ، قدرت و فريب؛ بدون هيچگونه پيوند معنوى و عاطفى و ايمانى.
اين دو، درست نقطه مقابل همند . امامت، حركتى در ميان امت، براى امت است اما
سلطنت؛يعنى يك سلطه مقتدرانه عليه مصالح مردم و براى طبقات خاص ، براى
ثروت اندوزى و براى شهوترانى گروه حاكم.
ولايت فقيه ازنظر اعتقادي و عملي نزديک ترين نوع حکومت به امامت و ولايت ائمه
است . در ولايت ائمه «عصمت» شرط لازم است ولي در ولايت فقيه شرط لازم
« عدالت» است .
ظاهرانقلاب امام عليه شاه پهلوي است که دست نشانده امريکاست ،
اما در باطن، يك قيام براى ارزشهاىاسلامى ، معرفت ، عزت و
اينکه مردم از فساد ، پستى و جهالت نجات پيدا كنند.
حضرت امام ره اين اصل مترقي اسلام را از حوزه و کتابخانه ها
بيرون کشاند و آن را وارداجتماع کرد و در معرض چشم جهانيان گذاشت
هر چند هم هزينه زيادي متحمل شد. با اينکه کشور ما سالها اسلامي بود ولي
هرگز فقها مجري احکام و حکومت نبودند و عملا قوه مجريه به دست
سلاطين بوده حتي در دوره مشروطيت .
امام ره با صداي بلند فرياد زد که :«مجموعه قانون براي اصلاح
جامعه کافي نيست.براي اينکه قانون مايه اصلاح و سعادت بشر
شود به قوه اجرائيه و مجريه احتياج دارد»1
.-->
برچسب : نویسنده : 4biran1211 بازدید : 201